گاه‌نوشته‌ها

چالش ۲۰۰ روز وبلاگ‌نویسی | پویشی برای حرکت به سمت خود

۱. اواسط خرداد سال یک، میم‌رِکاف (از بچه‌های کلاس نظم شاهین) توی اینستاگرام اعلام کرد که می‌خواهد چالش ۲۰۰ روز وبلاگ‌نویسی راه بیاندازد. چندان نمی‌شناختمش اما پیدا بود که از پیاده‌پیمایان مسیر خویش است. اعلام کردم که: هستم! به شدت هم هستم. نمی‌دانستم قضیه برای خودش در چه حد جدی بود اما من مثل تشنه‌ای …

چالش ۲۰۰ روز وبلاگ‌نویسی | پویشی برای حرکت به سمت خود بیش‌تر بخوانید

زلف ظلمت بر باد…

“چگونه می‌شود با درد خندید؟” در این سرمای بس نامرد خندید؟ شرر بر جان کران تا بیکران شر شکیبا شد دوام آورد خندید هوا دلگیر درها بسته اما به روی حجم فصل سرد خندید معلق در سیاهی‌های ایام به شوقی سبز و سرخ و زرد خندید: به شوق این که محکوم امیدیم که با آن …

زلف ظلمت بر باد… بیش‌تر بخوانید

خلاصه‌ای از کتاب مبانی خشونت‌پرهیزی

برای تمام کسانی که به نجات انسانیت از راه خشونت‌پرهیزی ایمان دارند و شهامت اثبات آن را هم دارند. مایکل نیگلر. این جمله‌ی آغازین کتاب مبانی خشونت‌پرهیزی است به زبان نویسنده‌ی آن. کتابی که فعال مدنی فرهاد میثمی در زندان رجایی‌شهر آن را ‌به فارسی برگردانده و این روزها به واسطه‌ی امساک پرهیبت و تکان‌دهنده‌اش …

خلاصه‌ای از کتاب مبانی خشونت‌پرهیزی بیش‌تر بخوانید

اندر مصائب ریپ‌زدن

چهارشنبه شب غمگين بودم. احساس می‌کردم مثل خر در قیر سیاه غم گیر افتاده‌ام. مدتی است که پای سجاده هم احساس حماقت می‌کنم. آخرین سنگر هم انگار غریبه شده… زار می‌زدم که کجایی؟ خودت را نشان بده. اگر هستی یا نیستی. این که اصلا نباشی آپشنی است که خیلی رفتاری در پی ندارد یا دارد …

اندر مصائب ریپ‌زدن بیش‌تر بخوانید

دوراهی‌های اخلاقی به سبک علیرضا امتیاز

پادکست کتابگرد را گاهی گوش می‌دهم. روند ثابتی ندارد و خیلی وابسته‌ی کیفیت مهمان‌هایش است. نمی‌دانم این حسن حساب می‌شود یا عیب. امروز اپیزود مربوط به علیرضا امتیاز را گوش می‌دادم و در جایی از آن رسید به مبحث دوراهی‌های اخلاقی. مجری از علیرضا امتیاز خواست که از دوراهی‌های اخلاقی خودش بگوید و او مثال …

دوراهی‌های اخلاقی به سبک علیرضا امتیاز بیش‌تر بخوانید

تامل در باب مهاجرت با دیدار یاران دور

راه که افتادم باران گرفت و هی بیشتر و بیشتر شد. با حرکت برف‌پاک‌کن شادی و مشنگی توی دلم می‌رقصید. می‌رفتم هم‌کلاسی‌های دبیرستانم را ببینم. جز با دو سه نفرشان آن روزها صمیمی نبودم اما در دورهمی‌های این‌طوری مشتاق دیدار همه می‌شوم. انگار نوعی تجدید عهد باشد با نوجوانی با چهارده تا هجده سالگی. از …

تامل در باب مهاجرت با دیدار یاران دور بیش‌تر بخوانید

بینایی من چشم من مژگان من

من و مژگان اهل همیم. بیش از نیم عمرمان را اگر نه کنار هم که آشنا و مانوس هم بوده‌ایم. البته که حالا آشناتر و آبدیده‌تر و دوست‌تریم از ۲۸ سال پیش. اما شگفتی آشنابودن و هم را فهمیدن و یکدلی‌مان را همان لحظه دیدار در پاییز ۷۳ فهمیدم. حتی دست سیاه سیاست هم فقط …

بینایی من چشم من مژگان من بیش‌تر بخوانید

به نام خداوند رنگین‌کمان ۲

قسمت اول این نوشته اینجا است. سال به سال اهریمن لخت‌تر می‌شود. همه اسافلش را رو می‌کند. بچه‌های بچه‌ها بزرگ می‌شوند بدون هیچ پرچم. بچه‌ها می‌پرسند می‌خوانند می‌بینند می‌دانند. بچه‌ها پتوی رسی را تا کلفت نشده می‌برند زیر باران. ۹۸ از راه می‌رسد. بزرگ سربازها را می‌کشند. انتقام سخت و بعد هم پرپرشدن آن‌همه جان. …

به نام خداوند رنگین‌کمان ۲ بیش‌تر بخوانید

گفتگو با خودکامگان خانگی؛ در راستای بمان و پس بگیر

به عنوان یک خاکستری که دل و روح و عقلش با مردم است و تنش هراسان و محافظه‌کار، از انفعال و بی‌عملی‌ام شرمسارم. نه فقط شرمساری که غبن و زیانکاری را هم حس می‌کنم. فکر کن وسط حادثه‌ای به این بزرگی و با این درجه از درام و هول ساکن باشی و بعدها هیچ خاطره‌ای …

گفتگو با خودکامگان خانگی؛ در راستای بمان و پس بگیر بیش‌تر بخوانید

وحدت آری تک‌صدایی نه! فصل تحصیلی ما ۵۱

قسمت 51 از کتاب صوتی فصل تحصیلی ما (منبع عکس: خانم مهندس مریم زارع )     مسیرهای خرید کتاب فصل تحصیلی ما را می‌توانید در این پست ببینید. در پیج‌اینستای من با آیدی @najmehazizi1355 یک هایلایت با عنوان همین کتاب هست که در مورد آن توضیحاتی داده است. مطالب دیگری که درباره این کتاب نوشته‌ام با هشتک فصل تحصیلی ما در دسترس …

وحدت آری تک‌صدایی نه! فصل تحصیلی ما ۵۱ بیش‌تر بخوانید

اسکرول به بالا