نجمه عزیزی

طراحی خانه ساده و شیک در یزد

طرح خانه ساده و شیک در یزد

طرح خانه ساده و شیک در یزد ممکن است؟ شاید با شنیدن عبارت شیک نگران هزینه‌ها شویم. شاید هم با شنیدن کلمه‌ی ساده تصور کنیم که ممکن است که این خانه همه‌ی زندگی پیچیده‌امان را در خود جا ندهد و کارآیی کافی نداشته باشد. واقعیت این است که نه سادگی ملازم ناکافی‌بودن است و نه …

طرح خانه ساده و شیک در یزد بیش‌تر بخوانید

سفرنامه ونکوور ۱

حوالی ساعت پنج عصر ماچ و بغلهای بدرقه‌کنندگان (که دو نفر بیشتر نبودند :)) تمام می‌شود و راه می‌افتیم. ماشین راحت و راننده معقول است و شناس.هیچ رقمه نمی‌توانیم حالی‌اش کنیم که واقعا سردمان است و کولر را خاموش کند. هی می‌گوید درجه را کم کردم اما سرما سخت سوزان است! شاید خودش خیلی گرمایی …

سفرنامه ونکوور ۱ بیش‌تر بخوانید

نذری ضدحسینی

نذری ضدحسینی عنوان ویدیویی است که دیروز ساختم. در این سال‌ها آنقدر این مطلب بدیهی نشنیده گرفته شده که من یکی خیلی امیدی به بهبود آن ندارم. اما این ویدیو را برای اعلام واضح موضع خودم ساختم. خلاصه‌کلام این که هیچ چیزی با اسم و عنوان مقدس، تبدیل به مقدس نمی‌شود. باید به خود خود …

نذری ضدحسینی بیش‌تر بخوانید

نگاهی به “صبر شادمانه” دکتر محسن رنانی

سحرگاه شنبه 23 خرداد 88 بود که با شهودی درونی وحشت‌زده از خواب پریدم. در شبکه ۱ روباهی مکار آمار می‌فروخت و در شبکه‌ی ۴ معبد ایشتار آتش گرفته‌بود. در هروله بودم بین ۱ و ۴ و گاه خواب می‌رفتم و کابوس می‌دیدم. کابوسی که بعدا فهمیدم کپی همزمان واقعیت بوده‌است. کابوس خیابان‌های تاریک و …

نگاهی به “صبر شادمانه” دکتر محسن رنانی بیش‌تر بخوانید

کابوس سلطان و سقوط فرشتگان

چند شب پیش خواب دیدم در مقابل حاکم جورم یکجوری به ستم و اجبار. پنج انگشت دست راستم را جفت کردم به پنج انگشت دست چپش و کلمه به کلمه انگشت به انگشت شمردم و زمزمه کردم: عشق، آزادی، عدالت، انسان و خانواده. خیلی آرام و شمرده می‌گفتم در حالی‌که هم ترس داشتم هم امید …

کابوس سلطان و سقوط فرشتگان بیش‌تر بخوانید

کشان کشان تا حیاط خلوت بهشت

پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ صف صبحگاه دبیرستان شهید صدوقی یزد.معاون پایه ۱۱ نطقی می‌کند و صلوات می‌خواهد. صدای پراکنده‌ای از ذکر صلوات شنیده می‌شود. معاون اعلام می‌کند که گویندگان صلوات به کلاس بروند و بقیه بمانند. وی سپس این بازی را ادامه داده و مرحله به مرحله بچه‌ها را فیلتر می‌کند و در نهایت یکی …

کشان کشان تا حیاط خلوت بهشت بیش‌تر بخوانید

تحول ملولان بی‌عمل

این روایت در تیرماه سال 99 در اوج شیوع کرونا نوشته شده و ابتدا در قالب دو پست اینستا اینجا و اینجا و سپس در وبلاگ مادرم زمین نشر شد که با کمی ویرایش به این جا منتقل می‌شود. یکبار مصرف در جمع دوستداران محیط زیست قصه این بود: جمع شده‌بودیم در اتاق یکی از …

تحول ملولان بی‌عمل بیش‌تر بخوانید

شب مانی دره گاهان

اقامت در شب دره‌گاهان

یک حس افسارگسیخته‌ی غریب در دلم بود. چیزی شسته شده در ناامیدی‌های پیاپی که بالاخره زبان باز کرده‌بود: به عطر نافه‌ی خود خو کن! عطر نافه چه می‌گفت؟ ای لاعلاج! طبیعت را بغل کن! به وضوح ویار مهتاب داشتم ویار ستاره و شب. شب عریان و بی‌زایده. بی‌چراغ و بی‌هیاهو. اینطوری بود که وقتی نسرین …

اقامت در شب دره‌گاهان بیش‌تر بخوانید

حکایتی از بازدید سایت زباله در یزد

این پست بازنشر از اینستاگرام هست در این لینک و اینجا و این یکی. قسمت چهارم و پنجم و ششم و هفتم دیدار دور با نجمه شما زباله‌هایتان را چه می‌کنید؟ دور می‌ریزید؟ چقدر دور؟ آیا به این سوال اصلا فکر کرده‌اید که دور کجا است؟ پنجشنبه گذشته رفتم زیارت دور! آنهم چه زیارتی؟ پر …

حکایتی از بازدید سایت زباله در یزد بیش‌تر بخوانید

کتاب صوتی فصل تحصیلی ما

بالاخره صدای کتاب فصل تحصیلی ما را روی ساند کلاد بارگذاری کردم. همین الآن می‌شود از فضای ساند کلاد آن را گوش داد اما این پست را هم به تدریج با لینک باقی قسمتها تکمیل می‌کنم. قسمت اول قسمت دوم قسمت سوم قسمت چهارم

اسکرول به بالا