صبوری طرفه تاجی بر سرم کرد

خیلی وقتها خیره می‌شوم به مرز میان صبر و انفعال. خیلی وقتها شک می‌کنم که نکند به هوای صبور بودن در امنیت تسلیم و سرسپردن جا خوش کنم و نفهمم.

امروز وسط مرتب کاری و آماده‌سازی خانه برای بیست و چند تا مهمان ذهنم که برای خودش ول بود و روی شاخه‌های مختلف جیک‌جیک می‌کرد یک‌باره کشف ملیحی کرد.

این که صبوری غیر منفعلانه و غیرخاک‌برسرانه آن است که در هر فراز و نشیب، پای خواسته‌ات بمانی. اینکه بپذیری گاهی هیچ نشانه‌ای از توفیق نیست و هیچ کاری در مسیر خواسته به ذهنت نمی‌رسد که انجام دهی اما باز یادت بماند که چه می‌خواهی. یادت بماند آن جواهر عزیز که سر طاقچه گذاشته‌ای وجود دارد حتی اگر در چشم هیچ کس ندرخشد و متاع هیچ بازاری نباشد.

سال‌هاست پای این خواسته مانده‌ام که کار بی‌مزد و منت خانه با مشارکت عادلانه، شیرین و زیبا شود.

کم شنیده و پذیرفته‌شده‌ام و گاهی هیچ دریچه‌ای به سمت هم‌فهمی سر این ماجرا باز نبوده. گاهی از شدت تلخی این واقعیت که مرد مهربان همراهم این منطق بدیهی و آشکار را نمی‌بیند نفسم تنگ شده و خیلی وقت‌ها به این نتیجه رسیده‌ام که همین است که هست و قرار نیست چیزی عوض شود. اما همیشه یادم مانده‌است که طرفدار داشته باشد یا نه این منطق درست زندگی منصفانه و انسانی است.

این به یاد داشتن را امروز صبری فعالانه و پرقدرت دیدم که ناگهان تصمیم گرفت به شکوفه بنشیند.

مرد همراهم امروز واقعا همراه بود و امروز در و دیوار و پنجره‌ و سفره و هوای خانه‌ام تماشایی‌تر شد. چون ما هر دوی ما ساختیم و پرداختیمش. در کنار هم و با هم.

شاید هم این مستی هوای انقلاب ۱۴۰۱ است که پیچیده در تن خانه‌ی من و حرف فهم‌نشده‌ی سالیان را یکباره از حضیض رسانده به اوج.

پی‌نوشت: (با پوزش از رفقای گیاهخوارم) دستور طبخ مرغ مجلسی برای جمعیت زیاد خواستید با ظرائف و نکات خاص روی کمک من حساب کنید:)..

6 در مورد “صبوری طرفه تاجی بر سرم کرد”

  1. شکوفه ی به یاد داشتنت مبارک💚💚💚
    منم به یاد می دارم بلکه شکوفه درآیه🥰 اما طبخ مرغ اونم مجلسی اونم برای جمعیت زیاد ابدا اهلش نیستم🤣…به جاش نکات ناظریفی دارم در جهت تبدیل مهمان پخته خوار به روزه دار یا حاضری خوار، یا غذا با خود بیار یا خودت بذار به بار…خواستی در خدمتم😇

    1. نجمه عزیزی

      به یاد می‌داشتنی که هر از گاهی در قالب کلمه و تعبیر هم در بیاد البته ولی عجله‌ و اصراری برای زود نتیجه دادن در خود حس نکنه و انرژیش را به دیدن نتیجه گره نزنه! در غیر این صورتش را شاید بشه ولی من بلدش نیستم.
      خوبه اولش ازت پوزش خواستم 😁 فعلا در لیست خواسته‌هام نیست . فعلا آدمیزاد میخوام و همنشینی و دیدار و سفره‌چیدن و پذیرایی هم به جون میخرم

  2. آزادمهر

    آخ که چقدر کمک اهل خونه به آدم می چسبه .چقدر خوب که صبر کردنت شکوفه داد 🥰مرد مهربان من هم گاهی کمک می کند مخصوصا آشپزی اش حرف ندارد 😁

    1. نجمه عزیزی

      آخ واقعا. البته کمک نه باید بگیم مشارکت 😉
      دم مرد مهربانت گرم من البته آشپزی بخصوص در مقیاس بزرگ را دوست دارم به شرطی که شف باشم و کارگر داشته باشم. بخصوص اگه یه استاد تمام دانشگاه باشه که دیگه عالیه مثل این بار

  3. آزادمهر

    من صادقانه اعلام می کنم که از پس آشپزی در مقیاس بزرگ بر نمی آیم 😁😁دم شما و آن استاد دانشگاه گرم که چنین مشارکت خوشمزه ای را رقم زدید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا