فرونشست زمین

فرونشست زمین از زمانی که اول بار شنیدمش بار تراژیک و نمادین هولناکی داشت. زمین به مدد آب است که متخلخل و لایه لایه می‌ماند.
آب که نباشد خشکی که تداوم یابد و عطش که سلسله شود خاک در خود فرو می‌نشیند. لایه‌ها بر هم سقوط می‌کنند.
خاک دیگر هرگز آغوش بر آب نمی‌گشاید.
دیگر هرگز تشنه نمی‌شود.
دیگر هرگز از تشنگی شیون نمی‌کند.
خاک می‌میرد. می‌میرد وقتی که نیاز به آب را در خود نابود می‌کند. آن وقت است که دیگر بوسه‌ی هیچ بارانی بیدارش نمی‌کند. به آبها نه می‌گوید و از باران‌های رحمت سیل پرزحمت می‌سازد.
می‌گویند فرونشست زمین مرحله مرگ آن است. مرگی بی‌بازگشت. من اما به سانتی‌مانتال‌ترین شکل ممکن دوست دارم که روزی خاک مرده‌ای به دستم برسد و بیدارش کنم. احیایش کنم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا