تنوع زیستی

اینجا از اهمیت تنوع زیستی می‌نویسم. از اهمیت تکثر گونه‌‌های حیات. از این که گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست.

از این که چرا نباید به سادگی خود محق در استفاده از حشره‌کشها بدانیم و چرا انقراض یوزپلنگ ایرانی به همه ما مربوط است.

سد چم‌شیر موهبت یا مصیبت؟

سد چم‌شیر و فاجعه‌ی آبگیری آن این روزها یکی از موضوعات صفحات مجازی دوستداران طبیعت است. فعالان حوزه‌ی محیط زیست نظیر دکتر حسین آخانی و مهندس محمد درویش درباره‌ی خطرات آبگیری این سد صحبت می‌کنند و این‌که علیرغم هزینه‌ی هنگفتی که تا کنون برای ساخت این سد شده توقف کامل این پروژه برای حفاظت از …

سد چم‌شیر موهبت یا مصیبت؟ بیش‌تر بخوانید

معدن مس دره زرشک؛ مادری که به یغما می‌رود.

معدن مس دره زرشک یزد ۶۰ سال پیش کشف شده و در تمام این سالها به دلیل اثرات مخرب آن بر اکوسیستم جلوی حفاری آن گرفته شده است. این معدن روی بستر شیرکوه است جایی که تمامی منابع آبی استان قرار دارد. بهره‌برداری از معدن این منابع را آلوده می‌‌کند. اگرچه کارشناسان و صاحبنظران این …

معدن مس دره زرشک؛ مادری که به یغما می‌رود. بیش‌تر بخوانید

عاشقم بر همه عالم بخصوص آنهایی را که دیده بیند!

همزیستی با حیوانات را هیچگاه مشق جدی نکرده‌بودم و همیشه فاصله‌ای طی‌نشدنی بین خودم و آنها دیده‌بودم. پارسال بعد از ناخشگری شعبانعلی حسابی رفتم توی این خط که آیا من آدم بی‌شفقت و حیوان‌گریزی هستم؟ بعد به تاریخچه رجوع کردم و کلی نوشتم تا رسیدم به موش!قصه‌ی این که چطور بر وحشت و نفرتم از …

عاشقم بر همه عالم بخصوص آنهایی را که دیده بیند! بیش‌تر بخوانید

من و حیوانات؛ قسمت سوم؛ دل‌باختن به موش

صبح بیدار شدم و وقتی همه رفتند (آه یادش بخیر آن روزهایی که صبحها همه می‌رفتند!) رفتم روی راه‌پله‌ی ایوان نشستم و شروع کردم به زمزمه؛ پروژه چه بود؟ آشتی با موش! (قسمت اول و دوم این روایت) گوش کن با تو سخن می‌گویم! ای موش! ای موش عزیز! آلودگی و شدت تکثیرت حرف من …

من و حیوانات؛ قسمت سوم؛ دل‌باختن به موش بیش‌تر بخوانید

من و حیوانات؛ قسمت دوم؛ حمله‌ی موش؛

پرده‌ی اول را اینجا می‌توانید ببینید. از این گفتم که با استمرار و ریاضت و نگریستن مهرآمیز در چشمهای سگ و گربه‌های خیابان توانسته‌بودم دوستشان بدارم که وارد خوان بعدی شدم! موش خانگی! پرده‌ی دوم تلاش برای حضور فروتنانه در طبیعت تقریبا در تمام عمرم مرا کشانده به سمت تجربه‌ی «حیاط‌خوابی بهاره و تابستانه»‌ که …

من و حیوانات؛ قسمت دوم؛ حمله‌ی موش؛ بیش‌تر بخوانید

من و حیوانات؛ قسمت اول؛‌ عبور از ترس و نفرت

از کودکی شیفته‌ی همه‌ی مظاهر طبیعت بودم. آب و باد و گیاه و نور و حتی خاک! اما دوستی با حیوانات برای من در کمینه حد ممکن بود. حدی که با کمی اغماض فقط می‌شد آن را فقدان دشمنی نامید! حسم نسبت به آنها ملغمه‌ای بود از ترس و بیگانگی و چندش. با این حال …

من و حیوانات؛ قسمت اول؛‌ عبور از ترس و نفرت بیش‌تر بخوانید

اسکرول به بالا