وقتی برای پسماندصفرشدن تلاش میکنی مشق آشپزی پایدار هم ناگزیر است. به هر پسماندی نگاه میکنی شاید بشود که پس نماند و مصرف شود.
بخش قابل توجهی از حجم این سالاد پارسال اگر بود نه اینکه میرفت توی سطل آشغال –سالهاست که دیگر مرتکب این بیتربیتی عظمی نمیشوم؛ اما قسمت بره و بز و میش میشد.
امسال که کمی تا قسمتی بیشتر ترمز بریدهام به این فکر کردهام که شیرابه نساختن صرف خیلی هم هنر نیست.
مراقبت بیشتری لازم است از این آبی که به هزار خون دل صیفی میشود و به دست من میرسد. چرا گوسفند بخورد وقتی خودم میتوانم!؟
بلکه اینجوری گوسفندها هم کمتر معذب باشند از اینکه با اشرف مخلوقات همسفره شدهاند!
خلاصه اینطوری شد که قسمت سفید هندوانه (که ظاهرا خواص غذایی و درمانی متعددی هم دارد) رنده شد توی سالاد.
نکته اینجاست که کِرکِروترین عضو خانواده در بخش کنترل کیفی مزهها آنها را تایید نمود! وی افزود برای سالاد مزهاش از خیار هم بهتر است!
سس سالاد اما خیلی هیجانانگیزتر بود!
این یکی را خداوکیلی امتحان کنید: پودر تخمه خربزه طالبی الکشده با کمی نمک و فلفل و سرکه و سیر و آبلیمو چنان سسی مهیا میکند که مایونز را از اعتبار میاندازد.
با این مواد در ترکیبهای مختلف میشود شیر و دوغ گیاهی ساخت یا برای تغلیظ و غنادادن به خورشتها و خوراکهای مختلف استفاده کرد.
اینطوری است که آشپزی پایدار به ذائقه، خلاقیت سلامت و طبیعت همزمان خدمت میکند.
بابت آبیاری این صیفیها زمین زیر پایمان در فلات ایران فرو نِشسته است.
جهاد کشاورزی و وزیر نیرو و رییس محیط زیست نیستیم که زورمان به چاههای عمیق ( تنورههای دیو) برسد؛ اما صاحب سفره و سطل آشغالمون که هستیم! نیستیم؟
شاید با همین قدمهای کوچک بتوانیم کمی فقط کمی خود را از ننگ مادرکشی مبرا داریم.
(ویرایش شده از پیج اینستاگرامم در سال ۹۹)