باغ را نوع انسان ساز طبیعت میدانند. باغ عصارهی هوش بشری است که طبیعت را با واقعیات محتومش میشناسد و میکوشد علیرغم محدودیتهای منابع، محدودهای را صفا و سرسبزی بخشد. دست باغ به یاری میآید آنگاه که طبیعت خام جز بیابان و خارستان چیزی برای عرضه ندارد. باغ فرزند پیوند اشتیاق انسان است با سرسختی طبیعت. اشتیاق انسان رقص کنان پیش میآید و در گوش طبیعت زمزمه میکند که: نامهربان نباش! به من بپیوند تا با دار و ندارت بسازم و با ظرایفی که بلدم برایت فرزندانی بیآورم که انگشت به دهان لطفشان بمانی.
اینطوری وسط بیابانهای کویر باغها دانه دانه شکفتهاند. باغهایی که آنچه طبیعت به سادگی نداشته را به کف آوردهاند اما نه با فشار به او که با کشف او و فراچنگآوردن داشتههای سر به مهرش.
باغها با طبیعت نمیجنگند و در مقابلش نمیایستند اما رازش را میگشایند و بر میزان آن بازش میآفرینند.
خانه باغ چیست؟
خانه باغ ترکیبی از خانه و باغ است که اگر اصیل و درست باشد به صلح میان این دو پایبند است. شاید پرسش پیش بیاید که تفاوتش با خانهی حیاطدار چیست؟ تفاوت ساده اما بنیادین آن نسبت است. خانههای شهری از شصت تا نود درصد خود را به بنا میدهند و طبیعت سهم اندکی از زمین دارد. معمولا این سهم اندکی به دلیل شکل استقرار بنا پیکرهای بیتناسب و محروم از آفتاب و جریان هوا است.
اما سهم خانه باغ از طبیعت ۹۰ درصد است. حتی طبق قوانین شهری جدید در یک زمین باغی بیش از ۱۰ درصد زمین سهم بنا نیست.
در خانه باغ ساختمان یک استثناست و طبیعت یک حکم.
خانه باغ در باغشهر کوثر
باغشهر کوثر در حومهی شهر یزد ایجاد شده تا با مصرف فاضلاب تصفیهشدهی شهر به افزایش فضای سبز کمک کند. بسیاری این حرکت را نه کشف آهنگ طبیعت بلکه با ایجاد فشار بر اکوسیستم میدانند چرا که فاضلاب در سمت دیگر شهر تصفیه و دریاچه شده و باید مسافت زیادی را با صرف منابع زیادی از سرمایههای طبیعی طی کند تا به باغشهر برسد.
برای من اما این پروژه که با واسطه در اختیارم قرار گرفت تلاشی بود جهت ابراز ایدههای رویاییم از خانه باغ.
واحدهای ارجاعشده به من در سه مقیاس ۱۵۰۰، ۱۷۵۰ و ۳۰۰۰ متر مربع بود. من طراحی بنای موجود در این قطعات را به اتکای قانون ده درصد در مساحتهای ۱۵۰، ۱۷۵ و ۳۰۰ متر مربع انجام دادم.
اصول حاکم بر شیوهی طراحی من در خانه باغهای کوثر
متاسفانه این پروژه مستقیم به کارفرما مرتبط نبود و من دسترسی به خواستهها وسلایق خاص کارفرما نداشتم. البته کوشیدم سلایق و سبک زندگی عموم کسانی که حدس میزدم مشتری چنین بناهایی باشند را در نظر بگیرم.
طراحی کامل پروژه به من ارجاع نشده بود و من فقط میتوانستم روی بنا کار کنم. در حالیکه طراحی هندسهی حیاط در یک پروژهی خانه باغ اهمیت زیادی دارد. این بود که من تلاش کردم در آنچه که در دسترسم هست یعنی بنا به هندسهی محوطه هم جهت بدهم. در واقع محورهای اصلی بنا را به عنوان شکلدهندههای آتی محوطه در نظر گرفتم.
مسائلی که در این طراحیها برای من مهمتر بود:
- ایجاد کوران
- ایجاد چشم و چشمانداز مناسب
- فضاهای نیمهباز سایهدار
- توجه به استقلال فضاهای خصوصی و عمومی
- توجه به زیبایی و کیفیت حجم بیرونی بنا
در پستهای آتی نمونههایی از این کارها را معرفی خواهم کرد.