نیارش اصل پنجم معماری ایرانی

نیارش اصل پنجم معماری ایرانی در لغت به معنای شناخت کمیت و کیفیت نیروی مصالح ساختمانی تعریف می‌شود. در واقع دانش ایستایی فن ساختمان و ساختمایه شناسی اصلی که کمک می‌کند معمار سنتی در تصمیمهایش پیرامون اندازه ها راحتتر عمل کند.

نیارش به یاری پیمون

برای سهولت در کار و جهت دادن به کلیه اندازه های نیارش از مفهومی به نام پیمون استفاده می‌شده است. در ویکی‌پدیا به نقل از منابع مکتوب از دکتر پیرنیا درباره‌ی پیمون چنین می‌خوانیم.

پیمون مجموعه‌ای از اندازه‌ها و نسبت‌های کمّی یا ارزیابی‌های کیفی است که در معماری هر گونه سازه‌ای از دیرباز در معماری سنتی ایران پیاده می‌شده‌است.

این گردایه به مانند الگویی فراگیر در همه انواع سازه‌ها از کاخ و دژ و ارگ و کوشک گرفته تا آب‌انبار و گرمابه و پل و بازار و خانه کارایی جدی داشته‌است. معماران و رازیگران در سرتاسر پهنه فرهنگی ایران آن را به مانند یک دستور کار راهگشا و خردورزانه و بی‌جایگزین می‌دیده‌اند.

نکته بسیار مهم دربارهٔ پیمون آموزش شفاهی و سینه به سینه آن بوده‌است. آموزشی که از استاد به شاگرد در یک روند هزاران ساله به اوج دقت و کارایی رسیده بود. به همین خاطر هم هست که اکنون سند مشخصی از این تناسبات و اندازه‌در دسترس نیست. البته به جز رساله طاق و ازج غیاث‌الدین جمشید کاشانی.

از دست رفتن سنت استاد و شاگردی در پی ورافتادن شیوه‌های معماری سنتی ایران و جایگزینی اش با روش‌های مدرن مهندسی عمران روی داد. اکنون بیش از پیش این گردایه شفاهی بزرگ را که به تنهایی بخش بزرگ و ارزشمندی از میراث فرهنگی ناملموس ایران است در آماج نابودی قرار داده است.

کارایی پیمون

به گفته مرحوم پیرنیا «پیمون نه تنها در نقشه و اندازه پایه‌ها و ستون‌ها در عرض و طول اتاق‌ها و راهروها اثر دارد، بلکه حالت در و پنجره و نسبت بین آن‌ها را نیز معین می‌کند و پس از همه در پوشش درگاه‌ها، ایوان‌ها، طاق‌ها و گنبد خانه‌ها تاثیر دارد. این تاثیر آن جا آشکار می‌گردد که معمار ایرانی می‌تواند با تضمین کافی با کاربرد پیمون کست افزود، طرح و محاسبه و اجرای آن را در آن واحد انجام دهد؛ بدون این که نا استواری به وجود بیاید.»

نیارش اصل پنجم معماری ایرانی را می‌توان تلاشی دید در جهت ایجاد کلمه و بلکه عبارت از حروف الفبا. تلاشی که نوشتن مفاهیم معماری را آسانتر و بامعناتر می کند.

دهانه طاق آهنگ نسبت مشخصی با ضخامت جرزهای باربر طرفین و خیز قوس دارد که سازنده خبره‌ی معماری سنتی به کمک آن می‌تواند انرژی تصمیم گیری خود را بهینه مصرف کند.

سازه بناهایی مثل بازار که حرکت و سکون متوالی دارند مشخصا با طاق و تویزه ساخته می‌شود. سازه های مستقر در گوشه های کور حیاط مرکزیها با تقارن مرکزی خود نیروهای جانبی طاقهای ضربی را حل و فصل می‌کنند. این قبیل حکمها در بستر اصل مهم نیارش کار طراحی و ساخت بناهای سنتی را تسهیل و تحکیم می‌کند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا