خانه امروزی امکان مستی در قفس؟

خانه امروزی را می‌شود کلاسیک ساخت؟ منظورم مفهوم کلاسیک است نه تقلید از الگوهای رم و یونان که در بناهای کم‌قدر زیادی یافت می‌شود. منظورم خانه‌ای است که هندسه‌اش را از محورها ب‍پرسد و با آن‌ها پاسخ گوید.

امروز از یک فلش قدیمی طرح‌های قدیمی‌ام را پیدا کردم. طرح‌هایی خیالی که حدود ده سال پیش از الگوی حیاط مرکزی مبتنی بر ارزش‌های زندگی امروزی زده‌بودم.


از قضا داخل فلش یک فایل دیگر هم بود که فراموشش کرده‌بودم. مقاله‌ای به اسم مستی در قفس. مقاله‌ای که در باره‌ی رابطه‌ی معماری و آزادی نوشته‌بودم و یادم هست خیلی انرژی و مطالعه صرفش کردم.
از این نوشته بودم که معماری می‌تواند به ما تجربه‌ی حس انتخاب بدهد و علاوه بر آن دشواری تصمیم و انتخاب را هم بگیرد. طبیعتا اول به این پرداخته بودم که چرا تصمیم‌ها دشوارند و بعد از معماری‌های بی‌تصمیم و سخت‌تصمیم مثال‌هایی آورده بودم.
آن موقع متوجه این قضیه نبودم که چقدر آن طرح‌ها که زده‌بودم با روح نگرش آن مقاله هماهنگ بود.
طرح‌ها به شدت محورمند و مقید به قدر و پیمانه و تعادل بودند و در عین حال می‌کوشیدم که میسرکننده‌ی زندگی ساده و روان ببینمشان.
این روزها بیشتر به معنای آزادی فکر می‌کنم و انتخاب. به قاعده‌های کلاسیک جهان در هنر و زندگی و این که آیا زندگی رها و انسانی اساسا در آن چهارچوب‌ها ممکن است؟
این که آیا بی‌قاعدگی و بی‌اولویت‌بودن به معنای آزادی است و آیا چنین آزادی‌ای مطلوب هست یا نه!
واقعا به این سوال‌ها فکر می‌کنم و خودم را برای شکستن پیش‌فرض‌های پیشین آماده کرده‌ام.
در این روزگار غریب که خیلی‌هایمان ساختارگریزی دخترهایمان را از چارچوب‌های صلب نگاه مادرهایمان مخفی کرده‌ایم گریز از چنین دغدغه‌هایی آسان نیست.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا