خانه رسولیان یزد | دانشکده‌ای که در سینه‌اش قلب یک خانه می‌تپد.


خانه رسولیان یزد یک خانه کهن قاجاری است. خاته‌ای که بعد از زندگی سه نسل یکی از تجار مشهور یزدی به دانشکده هنر و معماری یزد اهدا شده‌است.
این خانه اکنون حدود سی و سه سال است که وقف آموزش است و در هیأت دانشکده‌ی هنر و معماری به حیات خود ادامه می‌دهد.
خانه‌ای زیبا و دوست‌داشتنی که تعلق خاطر و ایجاد هویت پایدار برای دانش‌آموختگانش از شاخص‌های ویژه‌ی آن به شمار می‌رود.

با ما همراه باشید تا نگاهی به این خانه بیاندازیم.

معرفی بنای خانه رسولیان


این بنا طبق لوح سنگی‌ای که هم اکنون در حوضخانه‌ی بیرونی نگهداری می‌شود در سال 1283 هجری شمسی ساخته‌شده‌است.
استاد پیرنیا معماری آن را در سبک اصفهانی معرفی می‌کند و آن را می‌توان نمونه‌ی یک خانه بر اساس اصول معماری ایرانی دانست.
خانه رسولیان مشتمل بر دو حیاط بیرونی و اندرونی است که هسته اصلی دانشکده هنر و معماری را تشکیل می‌دهد.

پلان هسته اصلی خانه رسولیان


این هسته از سمت شمال غرب به حیاط‌های پیرنیا، رسولیانِ برادر و حیاطی دیگر راه دارد. بناهایی که به تدریج خریداری شده و به بنای اولیه دانشکده الحاق شده‌اند.
از سمت شمال شرق نیز حیاطی در ملکیت دختر خانواده رسولیان هست که به نام صاحب آن سیما رسولیان شناخته می‌شود.
در سمت چپ این حیاط، حیاط دیگری موسوم به لاری‌های با گودال باغچه‌ی بزرگش از الحاقات متاخر دانشکده به شما می‌رود.
خانه رسولیان از سمت چپ نیز به خانه‌ی دیگری با گودال باغچه نارنجستان وصل می‌شود.
حیاط دیگری که بین نارنجستان و گودال باغچه لاری‌ها قرار دارد حیاط…  نام دارد. در سال‌های اخیر این حیاط به همت تعدادی از دانش‌آموختگان رسولیان دارای یک سقف چوبی با قابلیت جمع‌شدگی شده است.

نشانی خانه رسولیان یزد

این خانه در بافت قدیمی شهر یزد واقع شده است. در اواسط خیابان امام کوچه‌ای به اسم سهل‌ابن علی وجود دارد که با شاخص فعلی بانک سامان قابل شناسایی است. اگر از سمت میرچقماق وارد خیابان شوید لازم نیست راه زیادی طی کنید و زود تابلوی کوچه و دانشکده را در سمت راست خیابان می‌بینید.

از این لینک هم می‌توانید روی نقشه پیدایش کنید.

آداب خانه رسولیان یزد

حیاط اندرونی خانه رسولیان یزد

زیستن در این خانه که در حال حاضر به عنوان دانشجو یا استاد ممکن است آدابی دارد که ساکنینش را ناخوداگاه تحت تاثیر قرار می‌دهد. این آداب از طریق حکمرانی محرز و بی‌دستور کالبد به ساکنین منتقل می‌شود و آنان را روحیاتی متفاوت از دیگران می‌بخشد.

این آداب قطعا حکم علنی نیست و نمی‌شود بر آن به لحاظ تئوری پای فشرد؛ اما با قرائت نویسنده‌ی متن از بنا و براساس تجربه‌ی زیسته‌اش از ۸ سال تحصیل در این خانه می‌توان به عنوان یک فرض و احتمال نگاهش کرد.

عزیزبودن حضور هیچ

در این بنا اولویت با فضای خالی است. کالبد بنا به ما نشان می‌دهد که هندسه کامل از آن حیاط‌هاست و ساختمان از همه سو به آن نگاه می‌کند. اجزای حیاط تعیین‌کننده‌ی جایگاه و اهمیت فضاهای بسته‌ پیرامون آن است.

در نماها و پوسته‌ی داخلی فضاها نیز همواره با تورفتگی و عقب‌نشینی مواجهیم. هرچند وجود هر تورفتگی منوط به برجستگی مجاور آن است اما در اینجا شکل و تعین اصلی در تورفتگی مشخص شده‌است. ما برجستگی را در تمامی نماهای داخلی به نوعی زمینه‌ می‌بینیم.

مهم‌بودن آب

در میانه‌ی تمامی حیاط‌ها حوض وجود دارد. در واقع کانون اصلی مهمترین عنصر خانه یعنی حیاط بستر آب است. در شهر کویری و با آب که به دشواری و ظرافت از طبیعت تحویل گرفته‌می‌شود این بزرگداشت منطقی است.

قدرت ما

فضاهای جمعی در کالبد کلی این خانه بر صدر نشسته و قدر می‌بینند. جمعی بودن فضاهای جمعی را از وسعتشان ساختارشان و مصاحبه با ساکنین قدیمی می‌شود باور کرد. قدر و ارزششان را هم از اشرافشان بر محیط و منظر و بعضا عناصر پرشیوه و شوکتی مثل ارسی هفت‌دری.

ارزش من

فضاهای فردی هم در این خانه هستند. اگرچه در اولویت دوم بعد از جمع. این فضاها هم از منظر سهم خوبی دارند و دسترسی به آن‌ها مستقل است. فضاهای فردی حتی در دیوار هم با فضای جمعی مشترک نیستند و می‌شود از حیاط مستقلا وارد آنها شد. حضور تناسبات ابعاد انسان در آرایه‌ی عناصری مثل ارسی را هم می‌شود نشانه‌ی به رسمیت شناختن فردیت دید.

فصل تحصیلی ما در خانه رسولیان یزد

خانه رسولیان یزد دانشکده‌ای که قلب یک خانه در آن می‌تپد
کلاس درس مقدمات معماری زیرزمین هفت دری-سال ۹۷

خانه رسولیان یک مدرسه معماری است که خانه‌بودنش انکار نشده اما توانسته یک فضای آموزشی خوب را در خود خلق کند. این کیفیت را شاید بتوان زنده‌بودن و انعطاف‌پذیری آن دانست.

من در مهرماه سال ۱۳۷۳ دانشجوی معماری این دانشکده شدم. اگر کنجکاو دانستن حال و هوای دانشجویی آن دوران هستید پیشنهاد می‌کنم خاطرات دانشجویی من در این خانه را بخوانید. این خاطرات در کتاب فصل تحصیلی ما نوشته شده و شرح احوالات بچه‌های معماری در دهه‌ی هفتاد است. روزگار راپید و دسن و ماکت و شب‌زنده‌داری.

عکسهای زیبایی از این خانه را می‌توانید در این سایت ببینید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا