آیا رشتهی معماری برای زنان مناسب است؟ شاید طرح این سوال در عصر حاضر کمی عجیب به نظر برسد. عصری که دعوی عرضهی فرصتهای برابر آموزشی دارد. فرصتهای برابر برای همگان ورای جنسیتشان.
اما آیا چند درصد از این فرصتها عملا به امکان تبدیل شدهاست؟
از شواهد برمیآید که مانعی برای تحصیل دختران در رشتهی معماری وجود ندارد. اما مانع رسمی همه ی ماجرا نیست. همه میتوانند معماری بخوانند و در این رشته کار کنند.
اما موفقیت در این رشته برای زنان در چه حد است؟
حتی بدون بررسی دقیق آماری هم به نظر میرسد که تعداد بناهایی که توسط معمارهای خانم ساختهشده کمتر از بناهای ساختهشده توسط مردان است.
اما چرا؟
موانع موفقیت نسبی زنان در معماری
۱-میزان خودباوری
در اغلب جوامع بخصوص ایران سابقهی حضور زنان در مشاغل پراهمیتی مثل معماری خیلی طولانی نیست.
اگر ساخت سرپناههای بدوی در روزگاران پیشین را لحاظ نکنیم بناهای ما تا اوایل قرن بیستم توسط مردان ساختهشدهاست.
ماریا ویرجینیا اندرسکیو هارت متولد اواخر قرن نوزدهم را اولین زن معمار اروپایی میشناسند که از طریق آکادمیک وارد این حرفهشد. گفته میشود که بازهی کار حرفهای ماریا از ۲۹ تا ۴۹ سالگی بود اما دلیلی برای این بازهی زمانی کوتاه قید نشدهاست. جالب اینجاست که حتی در ویکیپدیا نیز صفحهای برای این زن وجود ندارد.
اولین زن معمار ایرانی نکتار پاپازیان نیز متولد اوایل قرن بیستم است. او فقط ۲۳ سال بعد از همتای رومانیایی خود پا به جهان گذاشتهاست.
این در حالی است که مردان در حافظهی جمعی جامعه قرنها به این شغل مشغول بودهاند و ساختمانهای جهان را ساختهاند.
این آگاهی میتواند نگاه خود زنان و جامعهی مخاطبشان را نسبت به تواناییهایشان دچار تردید کند.
۲-پایینبودن جرات ریسک
یکی از مهمترین کارهایی که میتواند امکان موفقیت و رشد را در هر موضوعی بالا ببرد امکان ریسکپذیری و تحمل شکست است. زنان به واسطهی هراس از قضاوتشدن توسط جامعهای که این شغل را متعلق به آنان نمیداند معمولا از ریسک در این حوزه میگریزند.
این چسبیدن به منطقهی امن معمولا همزمان به دو نتیجه منجر میشود: خطاهای کمتر موفقیت کمتر
۳-عدم تمرکز سیستماتیک و تحمیلی
زنان به واسطهی شغل خانهداری که بصورت پیشفزض و انحصاری بر عهدهی آنان نهادهشده ملزم به انجام همزمان کارها هستند. با دستی گهواره را میجنبانند و با دستی غذا را هم میزنند در حالیکه با گوش نق میشنوند و با سر همدلی و تایید میکنند. این تصویر اگرچه وجههی نوستالوژیک جذابی برای تصویر مقام مقدس مادری دارد اما چندکارگی همیشگی و گریزناپذیر آنها را اثبات میکند.
چندکارگی به گواه یافتههای علمی توان ذهنی و تحلیلی را کاهش میدهد. غمانگیزتر اینکه تاثیرات چندکارگی موقت نیست و میتواند اثرات ماندگاری به جای بگذارد.
وجه تمایز مثبت زنان در معماری
با وجود تاریخ مردانهی جهان معماری و موانعی که برخی از آنها ذکر شد باز به این پرسش میرسیم که آیا رشتهی معماری برای زنان مناسب است؟
خبر خوب این است که در قرن بیست و یکم زنان امتیازاتی در این حوزه دارند که چنانچه بر آنها متمرکز شوند میتواند آنها را به سرعت در این مسیر پیش ببرد.
زایندگی ذاتی
معماری هنر خلق فضای زندگی است و زنان با زایندگی ذاتی و فیزیولوژیک خود این مفهوم را عمیقا میفهمند. بعد از دوران مدرن گرایش معماری از تولید به سمت خلق و رویاندن رفته است و این چرخش میتواند پتانسیلهای متمایز زنانه را پراهمیت و منشا تاثیر کند
تمرین همیشگی خلاقیت
علیرغم اینکه خانهداری انحصاری در طول تاریخ فرصتهای زیادی را از زنان سلب کردهاست منافعی نیز برای آنان داشتهاست. انجام همیشگی کارهایی مثل آشپزی و خیاطی و بافتنی که به نوعی ایجاد خلاقانهی چیزی از منابع موجود است برای زنان تمرین خلاقیت محسوب میشود. صبوری و تمرکز و خشوعی که در این نوع کارها لازم است به نوعی در حافظهی تاریخی زنان حک شدهاست.
طبیعتگرایی
معماری که در دوران مدرن بیشتر متمرکز بر قدرتنمایی و تمایزهای بصری بوده اینک با خطر قریبالوقوع اتمام منابع تجدیدناپذیر مواجه است. معماران ملزمشدهاند به فهم پایداری و همزیستی با طبیعت و این الزام به نفع زنان است. چرا که انرژی زنانه ارتباط عمیقتری با طبیعت دارد.
قدرت تشخیص تفاوتها
قدرت تشخیص هماهنگیها
مسئولیت مراقبت از محیط زندگی
ناتمام