بازسازی خانه هیچوقت انتخاب اصلیام در طراحی نبود. اما حوالی پاییز ۹۶ که دوستم برای بازسازی خانهپدریاش تماس گرفت ردنکردم. نیاز داشتم به حل مساله به فکرکردن و چارهجستن. نیاز داشتم به کار.
تجربههای طراحیای که انجام دادهبودم به من ثابت کردهبود که اجرا خیلی مهم است و به سادگی میتواند طراحی را به فنا دهد. اما شهامت اجرا را هنوز نداشتم؛ آن هم در جایی خارج از یزد.
این بود که یک تیم اجرا پیدا کردم و با آنها پروژه را گرفتم.
مسالهی آنها با خانهیشان چه بود؟
خانه بزرگ و وسیع بود و آنها دو نفر. اما مسالهی آنها این نبود. آنها بزرگی خانه را برای رفت و آمد هفتگی فامیل و بچهها میخواستند.
آنها از دو چیز گله داشتند:
- تبادل حرارت
- امنیت
حاجی اکبرآقا و همسرش خانهشان را دوست داشتند و علیرغم اصرار بچهها حاضر به تعویض آن با خانهای نوساز در یزد یا حتی همان تفت نشدهبودند. من تصمیم گرفتم فقط همان دو مساله را حل کنم و البته اگر در اثنای حل این دو کیفیت زندگی هم بهتر شود که چه بهتر!
مراحل بازسازی خانه
۱-بررسی وضعیت اولیهی خانه
طبق الگوی خانههای دههی شصت از یک راهرو وارد میشدی. سمت راست پذیرایی ال شکل و سمت چپ یک اتاق بزرگ کشیده برای سفرهانداختن بود. بعد هال مرکزی و در انتهای ساختمان آشپزخانه و دو اتاق خواب. یک پاسیو هم مابین هال و فضای اتاق خوابها بود که تمایل شدید خانواده در روزگار دور به تفکیک حریمها را نشان میداد.
تعدادی از تصاویر وضعیت قبلی خانه
۲- بررسی وضعیت فعلی خانواده
بچهها همگی ازدواج کرده و یکی در تهران و سه فرزند دیگر ساکن یزد بودند. این یعنی این که اتاقها برای اقامت مهمانان شبمان به کار میآید. اما ساکنین دائم پدر و مادر خانواده هستند به این اتاقها کاری ندارند و بساط خوابشان در گوشهای از پذیرایی ال شکل برپاست.
نکته: کاری را سامان بده که خودشان میخواهند!
۳-تصمیمهای طراحی بر اساس خواستهها و امکانات
این تصمیمها با مصاحبه و گفتگوی مفصل بین کارفرما و مطراح گرفته شد. لازم به ذکر است که این کارفرما یک نفر نبود. تیمی هشت نفره بودند شامل پدر و مادر خانواده سه دختر و سه داماد آنها!
اگرچه معمولا اصرار دارم که یک نفر نماینده همه صاحب نظران کارفرما باشد اما سر این کار اوضاع فرق میکرد. تازه از بازسازی خانه پدری خودم فارغ شده بودم. میدانستم توافق جمعی همه صاحب نظران چقدر میةواند روی کیفیت کار تاثیر بگذارد.
تصمیمگرفتن کلا کار دشواری است. بخصوص وقتی ندانی عواقب و نتایج تصمیمت دقیقا چیست. من اما تصمیم گرفتم کمکشان کنم تصمیمهایشان را پیدا کنند. تصمیم گرفتم چهرهی کالبدی آن زندگی که دوستش داشتند را به آن ها نشان دهم. کار سادهای نبود.
مهندس مجری کار هم به روشنتر دیدن نتایج تصمیمها به خودم کمک میکرد. علیرغم کلکلها و مناقشات مالی سر این پروژه از ایشان بسیار یاد گرفتم.
تصمیمها در دو سطح کلی و جزئی قابل بررسی است.
تغییرات کلی در نقشه خانه
- بر وسوسهی برداشتن دیوارهای پذیرایی غلبهکردم. کاری که اغلب مردم در بازسازی خانه دههی شصتیشان میکنند. به نظرم رسید که برای خانم سالمند خانه ایزولهبودن فضاهایی که فقط گاهی استفاده میشود یعنی کمشدن زحمت رفت و روب.
- گوشهی ال که برای خواب دوستش داشتند شد اتاق خواب. یک دکوراسیون دو طرفه برای وسایل پذیرایی و خواب دیوار حائل ساخت و یک در کوچک جایگزین در دولنگهی بین هال وپذیرایی شد.
پافشاری زیادی برای بازشوندگی و شفافیت بخش میانی دکور کردم. به نظرم خیانت بزرگی بود که نسیم خنک تفت در فصلهای مساعد نتواند به فضای خواب این زوج مسن وارد شود.
- مجموعهی سرویس بهداشتی مفصل مابین آشپزخانه و اتاق ال جا داشت که کاملا برچیدهشد. در طراحی جدید یک سرویس مستر رو به اتاق خواب تازه باز شد با استانداردهای سالمندی. بقیهی فضا هم به شکلی یزدی پسند روشویی و توالت و رختکن و حمام را در خود جا داد.
- دیوارهای گلخانه و سقف آلومینیومی جمع شد و گشودگی آن از حالت مستطیل به مربع تبدیل شد تا حجم تبادل حرارت کم شود. گوشههای مربع پخ شد و روی هشتضلعی ایجادشده یک گنبد مدور با شیشههای رنگی نصب شد. این فضا به میز ناهارخوریای اختصاص داشت که قبلا به سختی در پذیرایی ال جا شده بود.
- یک متر از طول آشپزخانه کم شد تا فضایی برای ماشین رختشویی ایجاد شود که ورودی آشپزخانه و سرویس را هم از بازشوی مستقیم به هال نجات دهد.
- در ورودی از حیاط به ساختمان برداشته و حدود یک متر و نیم عقبتر با یک در ضدسرقت اساسی جایگزین شد.
- دیوار بین سفرهخانه و اتاق خواب برداشته شد تا برای هر دو اتاق کمد دیواری تعبیه شود. برای پذیرایی یک کمد رختخواب بزرگ و برای اتاق خواب یک کمد لباس کارآمد امروزی که ترکیبی از دراور آینه و رختآویز بود.
- به اتاق خواب دیگر هم کمد لباسی از همان قماش اضافه شد.
جزيیات
- اتاق سه در ده ناهارخوری را که اتاق درازش میخواندند اول سفرهخانه صدا زدم که ببینم میگیرد یا نه و حسابی گرفت! از آن به بعد سفرهخانه صدایش میزدیم.
- اتاق هنوز عملکردش را داشت و تناسبات عجیبش کاملا کارآمد بود اما برای تعدیل بصری در ذهن آدمهای امروزی سه تورفتگی مربعشکل روی سقفش تعبیه شد.
- پیشبخاری گچبریشده به سبک دههی شصت و دکور عجیب گچی را در دو انتهای طول اتاق کسی دوست نداشت. آنها هم جمع شد ولی جای خالیاش را بصورت طاقچه نگهداشتم تا با کاغذدیواری طرحدار حال و هوای امروزی بگیرد.
- درهای بزرگ آلومینیومی به سمت بیرون همگی جمع شد. سپس از چهار طرف از اندازهی آن کاستیم. نور اضافی و تبادل حرارت کنترل نشده در وضعیت قبلی کرکرهها را مجبور به پوشاندن پنجره میکرد. اما در نهایت تعادلی بین دریافت نور و تبادل حرارت ایجاد شد.
از بالا و طرفین سی سانت کم کرده و کف پنجره حدود یک متر بالا آمد. پنجرههای یوویپیسی و حفاظ فولادی آن که نصب شد خیالم از بابت دزد و تبادل حرارت راحت شد.
- روی دیوار هال و پشت دیوار اتاق خواب جدید دیوار تلویزیون طراحی شد.
- جزئیاتی هم بود که موقع طراحی به آن فکر نشده بود اما موقع اجرا تصمیم گرفتم و نتیجه خیلی خوب بود. مثلا دیوارهایی که برای کاهش ابعاد پنجره اضافه شدهبود ضخامت کمتری از دیوارهای قبلی داشت و نظر مجری این بود که این اختلاف با کناف پر شود. اما این اختلاف ضخامت از نظر من یک فرصت بود. رنگی سیرتر از رنگ اتاقها برایش در نظر گرفتم که عمق آن را شدت داد و زیبایش کرد.
وضعیت نهایی خانه
پروژه بازسازی خانه مذکور اواخر پاییز ۹۶ تحویل گرفته و در اردیبهشت ۹۷ تحویل کارفرما شد. خبر خوب اینکه علیرغم سختیهای کار وقتی از دلگیریهای متداول آخر پروژهها که اغلب سر مسايل مالی است رد شدیم بازخوردهای بسیار مثبتی از ساکنین خانه گرفتم که حسابی خستگیام را تکاند.
به نظر میرسید که هم دغدغههای اولیهي تبادل حرارت و امنیت حل شده و هم شکل تازهای از زندگی بر ریشههای شیوهی قبلی روییدهاست.