ماه: خرداد 1401

همراه دوست؛ آواره‌ی دردی که درد نداشت

در یکی از حمله‌های اضطراب بود که زنگ زد: تو را بخدا بیا! زود رفتم اما مطلقا نمی‌دانستم چه‌ کنم. بلد نبودم چه کنش و واکنشی داشته باشم در مقابل وضعیتی که داشت و اینطور توصیفش می‌کرد: هیچ جام درد نمکنه…حالووم بده…نمی‌دونم چمه!رنگِ پریده، صورت وحشت‌زده، کم جان و بی‌حس و حال، خسته از ساعتها …

همراه دوست؛ آواره‌ی دردی که درد نداشت بیش‌تر بخوانید

تهیه‌ی فسنجان با پسماند؛ خلاقیتی شهروندی یا جبری حکومتی؟

پاییز سال گذشته وقتی به برنامه زنده باد زندگی دعوت شدم برای تبیین طرحمان از چند نفر زنهار شنیدم. چند نفر به من گفتند این همان برنامه‌‌ای است که در آن زنی فربه از لزوم کمتر خوردن در اوضاع حساس کنونی گفته‌بود و خشم عمومی را برانگیخته‌بود. گفتند: نرو! که آلوده‌ی به آن تصویر می‌شوی!گفتم: …

تهیه‌ی فسنجان با پسماند؛ خلاقیتی شهروندی یا جبری حکومتی؟ بیش‌تر بخوانید

نگاهی به کتاب هنر غشق‌ورزیدن

تصمیم دارم برای تدوین مبانی «معماری عشق» بر مفهوم عشق تمرکز کنم و به این منظور تصمیم‌گرفته‌ام مطالعه و خلاصه‌برداری کنم از کتاب «هنر عشق‌ورزیدن» عشق چه هست و چه نیست؟ اریک فروم معتقد است که فرهنگ جوامع مدرن ما را به سمت سازش‌پذیری و بی‌توجهی به تفاوت‌ها سوق می‌دهد؛ اما اگر شجاعت ویژه‌ی انسانی …

نگاهی به کتاب هنر غشق‌ورزیدن بیش‌تر بخوانید

با ما از دینت سخن بگو

یک نفر از من خواسته درباره دین و آخرت و این قبیل چیزها نظرم را بگویم. کنجکاوانه و تفننی و… هم نپرسیده؛ یکجور اورژانسی و دوایی که گویی لنگ پاسخ است و به قول یزدیها دستش لای در!از شما چه پنهان من هم احساس خود “پیامبر جبران” پنداری بهم دست داد و نوشتم! به کار …

با ما از دینت سخن بگو بیش‌تر بخوانید

چرا وبلاگ می‌نویسم و چرا از گوگل دلخورم

هدف پاکبازانه‌ و پرافتخار من از وبلاگ‌نویسی، شهرت، محبوبیت و پول است! البته کاملا بی‌ریا باید عرض کنم که نوشتن و نشر آن را دوست دارم و از آن لذت می‌برم؛ اما لذت و علاقه را می‌توان در زمره‌ی محرک‌ها و ایجاد‌کننده‌های انگیزه دید نه هدف.بر اساس اهداف ذکرشده طبیعتا نمی‌توانم نسبت به مقوله‌ی سئو …

چرا وبلاگ می‌نویسم و چرا از گوگل دلخورم بیش‌تر بخوانید

پروتکل‌های مجلس ختم من؛

(متن ویرایش‌شده از وبلاگ پیشینم گاهی‌من- سال ۹۵) اطلسی تازه بیمارستان را بوییدم و شکوه ایثار سطحها را دیدم و کبوتر گیج و ناگاه مرگ را.با منطقم نمی توانم سوگواری کنم برای رهایی آن آدم ساده و مهربان، از بدن فرسوده و تکیده اش. اما می دانم که بدون او شکل زندگیمان خیلی عوض خواهد شد. بدون او …

پروتکل‌های مجلس ختم من؛ بیش‌تر بخوانید

فرم مدارس سمبل همسان‌گرایی و توتالیته

۱. دخترم نوجوان بود. یک روز گرفته و پکر به خانه آمد. حالش را پرسیدم. گفت: معاون مدام به مقنعه‌م گیر میده. با تعجب گفتم: چرا؟ ( هنوز حد حکومتی حجاب را رعایت می‌کرد) گفت: میگه باید کرم بپوشی!لباس فرم مدرسه‌شان مانتو شلوار سرمه‌ای و مقنعه‌ی کرم‌چرک بود.به نظر من که ننه‌ی بی‌طرفی به شمار …

فرم مدارس سمبل همسان‌گرایی و توتالیته بیش‌تر بخوانید

نگاهی به کتاب جای خالی سلوچ

با خبر رفتن سلوچ است که پا به داستان می‌گذاریم و تا به خود بیاییم افتاده‌ایم در جهنم‌دره‌ی هولناکی به نام زمینج؛ جایی که قحط محبت و دوستی و زندگی بیداد می‌کند. همسایه و همسایه، زن و شوهر، برادر و خواهر، پیر و جوان جز به دشنام و قهر و ستم با هم حرف نمی‌زنند …

نگاهی به کتاب جای خالی سلوچ بیش‌تر بخوانید

چگونه در دام عشق بیفتیم؟ به بهانه‌ی هفت‌روزگی چالش وبلاگ‌نویسی

خب هفت روز به شیرینی گذشت! فقط می‌ماند ۱۹۳ روز ناقابل دیگر!انضباط حفظ زنجیره را کلا دوست دارم و برایم حال‌خوب‌کن است. بخصوص زنجیره‌ی نوشتن که عشق و نیاز و نیایشم هم هست و علی‌الخصوص در این برهه‌ی حساس کنونی که ماه‌ها ننوشتن در همه‌ی رگ و پی و اعصابم تبدیل به ورم شده‌بود. با …

چگونه در دام عشق بیفتیم؟ به بهانه‌ی هفت‌روزگی چالش وبلاگ‌نویسی بیش‌تر بخوانید

کاشی کارآمد؛ کاری از صنعتگری کاردست

یکپارچگی را در همه چیز و بخصوص طراحی خیلی می‌پسندم. طبیعتا منظورم یکنواختی و سادگی افراطی هم نیست؛ اما دوست دارم حتی‌المقدور خیلی از مسائل و نیازهای زندگی در کالبد اصلی و ساختمانی پاسخ داده‌شود و نیاز به عناصر الحاقی کم باشد. عناصر الحاقی معمولا از میان محصولات موجود در بازار انتخاب شده با بنیان …

کاشی کارآمد؛ کاری از صنعتگری کاردست بیش‌تر بخوانید

اسکرول به بالا