آنچه از وحدت هره‌ها یادگرفتم؛ نماسازی با آجر سنتی یزد

۱.

از اول در نماسازی با آجر هیچ تردیدی نداشتم. نوعش را هم از لحاظ شکلی می‌شناختم اما از لحاظ ماهیت واقعی نه چندان.
حالا در مجموع از انتخابمان راضیم. آجرهای لپ‌گلی و سیر و نیم‌سیر و طیفی از سبز و زرد و استخوانی همان تمی را دارند که در خیالم بود.
امروز هره‌های در ورودی را می‌چیدند و باز با عذاب وجدان تک‌سرنشینی راه‌افتادم آمدم تا مراقب باشم به نقشه وفا کنند.
ریزه‌کاریهای هره‌چینی را تا حالا ندیده‌بودم و هیجان‌زدگیم زیر ماسک وول می‌خورد.
نشسته بودم روی کپه‌ای آجر و نگاه می‌کردم.

۲.

آجرها را ردیف کرده بود روی قد ده‌سانتیش و با قدرت و ظرافت فرز را روی آن حرکت می‌داد.
اوسا بهش گفت: نترس! بیشتر ببر!
تا آخر با قدرت و ملایمت برشها را رفت.
آجرها را حسابی زنجاب کرده‌بودند تا بقول اوسا: آسون بریده شه و گرت و خاک نکنه!

بعد با تیشه‌های کوچیک افتادند به جان هر دانه!
وانمود می‌کردم دارم می‌نویسم اما با هشت چشم داشتم از آن گوشه نگاه می‌کردم.
یک مستطیل به قواره‌ی پنج در پونزده از گوشه‌ی هر مستطیل پراندند. به شدت دلم می‌خواست یکی را امتحان کنم اما جرات نداشتم.
بعد قطعات کوچک چوب را از آب درآوردند.
مثل همیشه پرسش در دهانم نم‌نکشیده به زبانش آوردم: چوب برا چی‌چی؟
گفت: زیادی مخوای یاد بگیریا!
از جا بلند شدم. استحکامی دمیدم در صدا و گفتم: نه اوسا! روزی یه سوال می‌پرسم! شوما هم بدون طعنه و آزار جواب می‌دی!
گفت: باشه نگا کن و یاد بیگیر!
آجرهای خيس‌خورده‌ی برش‌زده را ردیف هم چید در حفره‌ی بالای در، بعد چوبها را دانه دانه در جای بندها محکم کرد و دیگر نپرسیدم…چوبها بودند تا ملات بیرون نریزد و خیس بودند تا رطوبت ملات را نبلعند.

3.


دنیای ساختن زیباست.
البته‌ انتخاب متریال از سطل رنگی اسکچاپ هم زیباست.
اما درگیرشدن با قاعده‌های واقعی جهان ماده و لمس اشیا و ساختن با دست به نظر میاید که حس بهتری دارد، حتی وقتی فقط تماشا شود!
نیت‌کرده‌ام اولین سفره را در این خانه برای کسانی بیاندازم که با دستهایشان برایم ساختندش.
نیت‌کرده‌ام همه‌چیز سفره را خودم با دستهای خودم درست کنم.

فردای نازنین! به دیدن ما اگر آمدی نرم و آهسته بیا و چراغ هم بیاور لطفا!

4 در مورد “آنچه از وحدت هره‌ها یادگرفتم؛ نماسازی با آجر سنتی یزد”

  1. امیدوارم همه شان شاد و سالم و سلامت سر اولین سفره ات بشینن و دعای خیرشون برکت سفره و سلامت صاحب سفره را چند چندان برقرار و پایدار کنه….

    1. ایشالا..البته قبلش سفره ی کارگاهی برای تو پهن مکنم که اومدی درختا را روبراه کنیم! یادت باشه

  2. متاسفانه، سازندگان کاری سر آدم میارند که… نمیشه سر سفره آوردشون…

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا