اندر مصائب ریپ‌زدن

چهارشنبه شب غمگين بودم. احساس می‌کردم مثل خر در قیر سیاه غم گیر افتاده‌ام. مدتی است که پای سجاده هم احساس حماقت می‌کنم. آخرین سنگر هم انگار غریبه شده… زار می‌زدم که کجایی؟ خودت را نشان بده. اگر هستی یا نیستی. این که اصلا نباشی آپشنی است که خیلی رفتاری در پی ندارد یا دارد …

اندر مصائب ریپ‌زدن بیش‌تر بخوانید