در خانهی قبلی سه ماه بیشتر نماندیم. سارا در راه بود و آن خانهی تاریک کمجان پرمارمولک به اضافهی فاصلهی طولانی از خانهی مادر خیلی اذیتم میکرد. یک خانهی دیگر در حوالی خانهی پدر مادر اجاره کردیم. البته یک حوالی دور! کرایهی حوالی نزدیک از جیب ما فراتر بود. این یکی کاملا تازهساز بود. روشن و دلباز و تمیز. خانهی قبلی فقط سه ماه از سال را امتحان پس دادهبود و این یکی بنا بود رفیق چهار فصل باشد.