قصهی بازسازی یک خانه را در این پست میخوانید. این خانه در شهرک گلستان یزد و متعلق به یکی از آشنایان بود که تمایل به بازسازی آن داشتند و از تیم ما کمک خواستند.
مشکل آنها با خانهشان چه بود؟
خانه قدمت چندانی نداشت. از عمر ساخت آن حدود ۱۴ سال میگذشت و آنها تمایل داشتند حال و هوای تازهای در آن ایجاد کنند. مانند نمونهی قبلی که بازسازی خانهای در تفت بود آنها نیز زوج مسنی بودند و این به این معنا بود که ما باز با یک تیم کارفرما مواجهیم. اهالی خانه و فرزندان آنها. قصهی بازسازی یک خانه با شناخت و معاشرت نسبی بین ساکنین و معمار قصهی دلپذیرتری میشود که میتواند معمار و کارفرما را در نهایت خشنودتر کند.
بعد از مشورت و گفتگوی مفصل با آنها متوجه این مسائل شدیم:
- ۱-دیوارها سقف و کفپوش خانه در سطح نازککاری به نوسازی نیاز دارند.
- ۲-فضای شومینه بیمصرف و نازیباست و باید اصلاح شود.
- ۴- علیرغم تفکیک عرصهها پذیرایی به سرویس بهداشتی دید داشت.
- ۳-تبادل حرارت تا حدودی محل نارضایتی خانواده بود ولی بر سر آن اتفاق نظر نداشتند.
بررسی وضعیت اولیهی خانه
خانه در اوایل دههی هشتاد توسط یکی از معماران مدرن و پرسابقهی یزدی طراحی شدهبود. روی زمین جنوبی به ابعاد ۱۲ در ۲۵ متر با حدود ۱۴ متر پیشروی شاهد یک ساختمان دو طبقه بودیم که در کد -۱۵۰ و +۱۵۰ احداث شدهبود.
طبق نگاه آکادمیک آن دوران تلاش شدهبود که به تفکیک حریم خصوصی و عمومی توجه شود. از فضای پلکان که وارد ساختمان میشدیم یک پیشفضای ورودی قرار داشت که در سمت راست خود پلههای اتاق خواب روی پارکینگ و در سرویس بهداشتی را داشت.
در سمت چپ در ورودی پذیرایی و در روبرو پیشفضای دو اتاق خواب همکف و حمام را داشتیم.
پذیرایی یک مستطیل ۴ در ۹ متر بود که از سمت راست به یک فضای دوزنقهشکل برای شومینه متصل شدهبود.
بررسی وضعیت فعلی خانواده
قصهی بازسازی یک خانه با شناخت نسبی از خانواده قصهی اصیلتری میشود.
زوج مسن با پسر جوان مجرد ساکن خانه بودند و سه پسر و یک دختر متاهلشان مهمان گاه به گاهشان.
به دلیل موقعیت سنی و کاریزماتیک پدر خانواده در مناسبتهای سالیانه مثل عید نوروزو عید فطر و قربان، خانه شاهد مهمانهای متعددی از فامیل و آشنایان بود.
ضمنا پسر اول و سوم خانواده ساکن تهران بودند و پسر سوم موقع سفر به یزد از تنها اتاق بالاتر از همکف خانه استفاده میکرد.
زوج مسن و پسر مجرد هریک یکی از اتاقهای خواب همکف را در اختیار داشتند.
تصمیمهای طراحی بر اساس خواستهها و امکانات
اینجا گفتگو و تعامل مفصلی با تیم کارفرما برقرار شد و در نهایت به این تصمیمها رسیدیم:
۱-حل مشکل دید به سرویس
اصلاح دید پذیرایی به سرویس را بررسی کردیم. ورودی سرویس به سادگی میتوانست در دسترسی بین اتاق خوابها و حمام ایجاد شود که نشدهبود. جابجایی آن مستلزم تخریب زیاد و تغییر لولهکشی و دیزاین داخلی و…بود که به نظر راه پرهزینه و پردردسری میرسید.
راه حل سادهتر اما تغییر دید پذیرایی بود. طبق آنچه در نقشه دیده میشد دری دو لنگه در پذیرایی وجود داشت. دری که به شهادت مادر خانه در طول عمر خود دفعات خیلی کمی بستهشدهبود. آن هم به عنوان بازی نهچندان بیخطر بچههای نوپای مهمان.
در نهایت تصمیم بر این شد که این در همیشهباز را برداشته و موقعیت آن را به سمت کورتر پذیرایی بکشانیم. این به معنی تخریب حدود ۵۰ سانت دیوار و ساخت و الحاق همین میزان در سمت دیگر آن بود. به این ترتیب دید به سرویس کنترل شد. به عبارتی پذیرایی نگاهش را کنترل کرد به جای این که سرویس عوض بشود.
۲-حل مسالهی شومینه؛
مسالهی بعدی شومینه و فضای مربوط به آن بود.
تصمیم به ساخت شومینه طبق مد رایج دههی هشتاد گرفتهشدهبود و حالا خانواده بعد از ۱۴ سال و حتی یک دفعه روشننشدن آن کاملا وجودش را غیرضروری میدیدند.
فضای ذوزنقهای شکل استقرار شومینه به پذیرایی مستطیل شکل چسبیده بود اما در ارتفاع بالاتر.
ما تصمیم گرفتیم شومینه و ملحقات آن را برداشته و اختلاف ارتفاع آن را هم حذف کنیم. این حرکت در کنار حذف در قبلی تناسبات بصری پذیرایی را کاملا عوض کرد و به پذیرایی، دلبازی و وسعت دید غیرمنتظرهای داد.
۳-ساخت دیوار تلویزیون؛
جای خالی شومینه دیوار تلویزیون طراحی شد. تلویزیونی که در جاهای مختلف پذیرایی آزموده و پسند نشدهبود در موقعیت شومینه کاملا خوش نشست. فاصلهی مناسبی با محل اصلی تماشا برقرار کرد. از سایر موقعیتهای استقرار در نشیمن و حتی آشپزخانه هم دید قابل قبولی یافت.
۴-ساماندهی کتابها و دکوریجات؛
در حاشیه شومینه دو کمد وجود داشت که میشد با کمی اغماض آنها را دکوراسیون چوبی کلاسیک خواند. این کمدها که در آنها کتابها و دکوریجات قرار داشتند با درب شیشهای قفلدار از محیط جدا میشدند. خانواده علاقه و گرایش چندانی به دکوریجات کلاسیک نداشتند و با اقلام خیلی سادهتر و مینیمال راحتتر بودند. بنابراین شلفها و کمدهای سادهای برای کتاب در دو سمت دیوار تلویزیون طراحی شد و روی دیوار اضافهشدهی پذیرایی (برای کنترل دید به سرویس بهداشتی) یک گشودگی با شلفهای کوچک کار شد تا سفال های فیروزهای بر آن بنشیند.
۵-تصمیم در مورد کفپوشها؛
با گفتگو و تعامل متوجهشدیم که خانواده مطلقا علاقهای به حذف کفپوش موکت پذیرایی و اتاقها ندارند بنابراین برای انتخاب رنگ و طرح موکت جدید راهنماییشان کردیم. هرچند کفپوش موکت از نظر ما کفپوش ایدهآلی به شمار نمیرود.
البته پیشفضاها و پلهها از پیش با سنگ فرش شدهبود و ماند. طبیعتا سرویسها و آشپزخانه هم با سرامیک فرش شدهبود.
۶- رنگ و نازککاری دیوارها؛
برای دیوارهای پذیرایی و اتاقها ترکیبی از رنگآمیزی و کاغذدیواری پیشنهاد شد و خوشبختانه به کمک کاتالوگ کامل تیم رنگآمیزی توانستیم رنگهای کنترلشده و مناسبی را طبق سلیقهی خانواده کارفرما دربیاوریم.
در پذیرایی ترکیبی از کرم و طلایی و بعضی جاها قهوهای در نظر گرفتیم که با عناصر متحرک فیروزهای ترکیب زیبایی ساخت.
در اتاقها هم تم آبی (به سلیقهی پسر استقلالی و آرام خانواده) صورتی و نوع دیگری از کرم برای ترکیب رنگ و کاغذدیواری در نظر گرفتهشد.
۷-تصمیم در مورد نازککاری سقف؛
دور سقف فضای پذیرایی یک نوار پنجاه سانتی از گچ برگ (معروف به کناف) الحاق شد تا شکل جدید و یکپارچهی آن بیشتر به چشم بیاید.
البته به توصیهی ما و طبق طبع و سلیقهی کلی کارفرما در این قسمت نور مخفی در نظرگرفتهنشد. توصیهی ما این بود که جذابیت نور مخفی را در سطح عمودی دیوار تلویزیون داشته باشیم. اینطوری نگران خاکگرفتگی آن هم نخواهیم بود.
۸- پردهها
پردههای پارچهای از آشپزخانه باز شده و با نوع زبرایی جایگزین شدند. پردههای پارچهای پذیرایی و اتاقها هم سادهتر شده و به شکلی عوض شد که جلوی درها را نگرفته و بازکردن درها سادهتر شود.
۹-تغییرات آشپزخانه
حجم قطور فضای اپن که که هم بلند بود و هم به خاطر کابینت مقابل آن دسترسی راحتی نداشت حذف شد. فضایی که عملا بیفایدهبود و دسترسناپذیر .
خود کابینت به سادگی میتوانست در جایگاه اپن آشپزخانه قرار گیرد که گرفت.
پدر خانواده به تعویض کابینتهای سالم و نسبتا شیک خانه به دلیل هزینهی بالای آن تمایلی نداشت اما مادر خانه نوشدن آنها را میخواست. پیشنهاد ما این بود که قبل از تخریب دیوار اپن کابینتها برای رنگرزی و نوشدن بردهشوند.
سینک و ماشینهای ظرفشویی و رختشویی هم طبق نظر خانم خانه تعویض شده و شکل هماهنگتری به فضا دادند.
۱۰-سرویسهای بهداشتی
افرادی از تیم کارفرما مایل بودند که کاشیهای سرویس هم با کاشی سرامیکهای جدید پوشش دادهشود. اما افراد دیگری با این هزینهی اضافی موافق بودند.
پروژهی بازسازی خانه در یزد را با قرارداد مدیریت پیمانی پیش میبردیم. یعنی دستمزدمان درصدی ا ز هزینههای اجرا میشد اما با گروه دوم موافقتر بودیم. کوشیدیم غیرضروری بودن تعویض کاشیهای نو و سالم را یادآور شویم و همینطور امکان تعویض بدون دردسر و تخریب کاشی در زمانهای آینده را.
در ادامه به آنها کمک کردیم انتخاب مناسبی بر اساس نیازهایشان در حوزهی تجهیزات روشویی و دوش داشته باشند.
۱۱-پنجرهها
در نهایت مسالهی دوجدارهکردن در و پنجرههای خانه مطرح بود که روی آن توافق نبود و مخالف و موافقهای خودش را داشت.
به پیشنهاد ما در اتاق خواب نسبتا مستقل خانه که محل استقرار و استراحت پسر مسافر خانواده بود و همیشه با حساسیت ویژه نسبت به سرمایش گرمایش ناکافی آن صحبت میشد این کار انجام شود.
البته بدون تخریب و فقط با الحاق پنجرههای دوجداره روی پنجرههای فولادی قبلی.
پایان قصهی بازسازی یک خانه
مهمترین بخش در قصهی بازسازی یک خانه رضایت ساکنین پس از سکونت است. لحظههایی که آنها با کیفیتی بهتر و زحمت کمتر در خانه زندگی میکنند و تجربهی بهتری از سر میگذرانند بهترین پاداش معمار است. هرچند این خویشان نازنین پاداش مادی کار را هم به سرعت و با خوشدلی پرداختند.
پینوشت: (این پست به تدریج با عکسها و مستندات تکمیل میشود)