شطحیاتی در باب عمارت فروغ
آلودهی یکجور حس بیپناهی شدهام که میدانم واهی است اما هست. حس این که دنیا حساب و کتاب چندانی ندارد و مهرههای لغزندهی داخل گونی یک مرد مست هستیم که این سو و آن سو میافتیم و گریزمان نیست.از اول سال که کلاس نظم شاهین ثبت نام کردم و خیلی هم بدردم نخورد تصمیم گرفتم …