کابوس سلطان و سقوط فرشتگان
چند شب پیش خواب دیدم در مقابل حاکم جورم یکجوری به ستم و اجبار. پنج انگشت دست راستم را جفت کردم به پنج انگشت دست چپش و کلمه به کلمه انگشت به انگشت شمردم و زمزمه کردم: عشق، آزادی، عدالت، انسان و خانواده. خیلی آرام و شمرده میگفتم در حالیکه هم ترس داشتم هم امید …